شرقِ بنفشه

مثل سکوت های میان کلام های محبت عریانم

شرقِ بنفشه

مثل سکوت های میان کلام های محبت عریانم

مامان

هیچ بفکر من نیست ..  کمکم نمیکنید،  هیچ کس کمکم نمیکنه،  لعنت به بابای زنده ی مرده

کاظم

داشتم فکر میکردم موجودی نفرت انگیز تر از این آدم سراغ ندارم  کاش فجیع بمیره..

چه لذت بخشه مغزش بماله رو آسفالت کف خیابون..

کاندوم

یکی ام نبوده بهشو کاندوم بده ما رو پس نندازن

تنفر

غیرت فقط این نیست که جلو بچه تو بگیری تا مانتو کوتاه نپوشه یا دم دبیرستان کشیش بکشی یه وقت با پسر مردم حرف نزنه.. غیرت یعنی در برابر بچه ای که زمان لذت جنسیت پس افتاد، مسئول باشی.. نذاری حتی یه خار به پاش بره، یعنی براش پدری کنی مادری کنی، از چیزی نترسه. از وجودت  محکم و قرص باشه  .. وقتی بچه ات انقدر بی آینده اس ..تو بی غیرتی.. کاش فاحشه بودی و بی غیرت نبودی، کاش دیوث بودی اما بی غیرت نبودی.

افسردگی

اونی که بیماری افسردگی نداشته، نمیدونه چقد سخته ازش بیرون اومدن...همه فکر میکنن افسردگی یعنی نشستن  و تماشای غروب آفتاب و آه کشیدن برای معشوق ..  اما اسم اینا چس ناله اس نه بیماری افسردگی..

افسردگی میپیچه به دست پای آدم، آدمو فلج میکنه .. آدم افسرده کسیه که میخواد اما نمیتونه ..افسردگی روح آدمو از آدم میگیره..

افسردگی از ژن های معیوبی که به روان آدم  ارث رسیده میاد  و واقعا باید از چس ناله جدا دونستش ...

دوباره نیا سراغم ..

علی

میشه بدون اینکه من بهت بگم خودت گورتو از زندگیم گم کنی؟

گه

از این روزهای کش دار مزخرف بیزارم.. وقتی مینشینم شاید نشانی از تو بر لب دوستت نشیند..

من

این غم انگیزترین حالت غم گین شدن است ...

تنهایی

دیگه امروز این احساسم به اوج خودش رسید..

کمر

کمر درد منو ب گا داده ..

حدیث

اونایی که میگن بدترین درد دنیا دندان درده، امیدوارم کمر درد بگیرن :دی

ورزش

بزرگترین ورزش این روزام زور زدن توو دستشوییه

دایی

من که بمیرن نمیرم ختمشون

زندگی

چقد بده چشمام عوض دیدن طرف مقابل موقعیت کاری و اجتماعیش رو میبینم.. هیچ توجه هم نمیکنم که کچله.. هیچ توجه نمیکنم که دوست اونه .. اون به چی توجه میکنه .. مهربونی؟ خخخخخخخ. باشه!

عن

چه عید عنی

علی

یا حمید فرستادتش که منو بسنجه یا خودش واقعا اونجور که میگه تنهاست.. در هر دو صورتش تصمیم گرفتم ریسک کنم و برم جلو و ته مونده های حمید رو  هم پاک کنم..

اعتماد بنفسم بشدت پایین اومده

علی

فقط به یه علت میخوام باهاش رفیق بشم، حمیدرضا رو توو وجودم بکشم.

دیگه باید فراموش بشه. شمارشو پاک کردم.

صابر

دلتنگ بشوی و نتوانی  فیلم را 5 سال به عقب  برگردانی.. دلتنگ باشی و  از  خودت و   از او عصبانی ..

کوچولو

کوچولو  زایید. تو موتورخونه.  دو تا بچه ی سیاه

جالبه ببری و برفی و داداشی کاریشون ندارن فقط با تعجب نگاه میکنن کوچولوام چیزی بهشون نمیگه ..

مسعود

اگه  بود این عید چقد خوش میگذشت بهمون ..

لیدا

این سومین ساله دم عید میناله و میگه برنامه بزاریم بریم سفر.. بعد عید که شد میگه تور گرونه و خودش راه می افته با خواهر و خاله و عره و عوره میره اینور اونور .. قرار بود بریم کیش خبر داد کیش گرونه زنگ زدم عید و تبریک بگم میگه چابهارم ...

به این میگن دوستی ... ریدم به این دوستی ... بلاکش میکنم ... کلا سال و با ریدن شروع کردم ..

برادر

ریدم به عیدی که روز اولش با یه دعوای خفن شروع بشه ..