داشتم فکر میکردم موجودی نفرت انگیز تر از این آدم سراغ ندارم کاش فجیع بمیره..
چه لذت بخشه مغزش بماله رو آسفالت کف خیابون..
غیرت فقط این نیست که جلو بچه تو بگیری تا مانتو کوتاه نپوشه یا دم دبیرستان کشیش بکشی یه وقت با پسر مردم حرف نزنه.. غیرت یعنی در برابر بچه ای که زمان لذت جنسیت پس افتاد، مسئول باشی.. نذاری حتی یه خار به پاش بره، یعنی براش پدری کنی مادری کنی، از چیزی نترسه. از وجودت محکم و قرص باشه .. وقتی بچه ات انقدر بی آینده اس ..تو بی غیرتی.. کاش فاحشه بودی و بی غیرت نبودی، کاش دیوث بودی اما بی غیرت نبودی.
اونی که بیماری افسردگی نداشته، نمیدونه چقد سخته ازش بیرون اومدن...همه فکر میکنن افسردگی یعنی نشستن و تماشای غروب آفتاب و آه کشیدن برای معشوق .. اما اسم اینا چس ناله اس نه بیماری افسردگی..
افسردگی میپیچه به دست پای آدم، آدمو فلج میکنه .. آدم افسرده کسیه که میخواد اما نمیتونه ..افسردگی روح آدمو از آدم میگیره..
افسردگی از ژن های معیوبی که به روان آدم ارث رسیده میاد و واقعا باید از چس ناله جدا دونستش ...
دوباره نیا سراغم ..
یا حمید فرستادتش که منو بسنجه یا خودش واقعا اونجور که میگه تنهاست.. در هر دو صورتش تصمیم گرفتم ریسک کنم و برم جلو و ته مونده های حمید رو هم پاک کنم..
اعتماد بنفسم بشدت پایین اومده
فقط به یه علت میخوام باهاش رفیق بشم، حمیدرضا رو توو وجودم بکشم.
دیگه باید فراموش بشه. شمارشو پاک کردم.
کوچولو زایید. تو موتورخونه. دو تا بچه ی سیاه
جالبه ببری و برفی و داداشی کاریشون ندارن فقط با تعجب نگاه میکنن کوچولوام چیزی بهشون نمیگه ..
این سومین ساله دم عید میناله و میگه برنامه بزاریم بریم سفر.. بعد عید که شد میگه تور گرونه و خودش راه می افته با خواهر و خاله و عره و عوره میره اینور اونور .. قرار بود بریم کیش خبر داد کیش گرونه زنگ زدم عید و تبریک بگم میگه چابهارم ...
به این میگن دوستی ... ریدم به این دوستی ... بلاکش میکنم ... کلا سال و با ریدن شروع کردم ..