شرقِ بنفشه

مثل سکوت های میان کلام های محبت عریانم

شرقِ بنفشه

مثل سکوت های میان کلام های محبت عریانم

مسعود 2

دیشب با همکارام و مسعود رفتیم کنسرت محسن یگانه، خیلی جیغ جیغ کردم. مسعود موقع عکس گرفتن دستش به کمر من بود، به بهونه ی فیلم گرفتن دستشو می نداخت دور گردنم، دستمو میگرفت و عاشقونه نگام می کرد، موقع برگشت پیشونیمو بوسید، بعد لبامو و بعد من لپشو. اما چرا منو دوست نداره!

مسعود

دیروز با مسعود رفتیم کنسرت علیزاده،  لبامو بوسید سه بار

فرزین

دیروز با حسین رفتم تا ونک، با فرزین برگشتم تا خونه


حالا دکارت لعنتی ثابت کند هستم ...

دیوث خان

توفیق برگشت، اومد دیدنم، کلی دستامو بوسید، گف گه خوردم گفتم ازت نفرت دارم،

بعدش اومدیم خونه و دیگه تلفنای منو جواب نداد

این روانی منو حسابی بهم ریخت..  بر نمیگرده این سری ..


بیشتر از شوهر و دوس پسر، یه حامی میخوام یه مرد .. یه دلسوز، یه پدر

واسه همین به توفیق بیشتر نیاز داشتم ..

توفیق

شب عید برگشت، زنش رفته بود خارجه و تنهاش گذاشته بود.. ادعا می کرد عاشقمه، خیلی زیاد، دیشب گفت ازم نفرت داره و واسه این سر قرار نمیاد. رفتی پیرمرد اما شایدم  بر گردی ..